1- گروهی از متکلمین پنداشتهاند که واژه «وجود» را با یک معنا نمیتوان هم به خدا نسبت داد و هم به مخلوقات. ازاینرو بعضی از ایشان گفتهاند که وجود به هر چیزی نسبت داده شود معنای همان چیز را خواهد داشت. بعضی دیگر برای آن، دو معنا قائل شدهاند: یکی مخصوص خدا، و دیگری مشترک بین همه مخلوقات. ۲. منشا شبههٔ ایشان خلط بین مفهوم و مصداق است، یعنی مصداق، وجود است که در خدا و مخلوقات فرق میکند، نه مفهوم آن و میتوان منشا آن را خلط بین مفاهیم ماهوی و فلسفی دانست، یعنی اشتراک یک مفهوم فلسفی دلیل وحدت ماهوی موارد آن نیست. ۳. لازمهٔ قول اول این است که هلیات بسیطه از قبیل حمل اولی و بدیهی باشند، و نیز شناخت موضوع و محمول آنها یکسان باشد. ۴. لازمهٔ قول دوم این است که وجودی که به خدای متعالی نسبت داده میشود، از مصادیق نقیض وجودی باشد که به ممکنات نسبت داده میشود، یعنی از مصادیق عدم باشد. ۵. منطقیین رابطه قضایا را که مفهومی حرفی است «وجود رابط» نامیدهاند و اشتراک وجود بین این معنای حرفی و معنای اسمی معروفش، از قبیل اشتراک لفظی است. ۶. وجود رابط در قضایا دلیل وجود رابط عینی نمیشود، و چنانکه قبلاً گفته شد احکام فلسفی را نمیتوان از احکام منطقی استنتاج کرد. ۷. بعضی از فلسفه غربی مفهوم اسمی وجود را انکار کردهاند و براساس آن، هلیه بسیطه را قضیهٔ حقیقی نشمردهاند. ۸. شاید منشا این توهم، این باشد که در زبان ایشان واژهای که حاکی از رابط قضایاست، عیناً همان واژهای باشد که از مفهوم اسمی حکایت میکند. ۹. دربارهٔ الفاظ وجود و موجود بحثهایی انجام گرفته که ربطی به فلسفه ندارد، مانند مصدر یا اسم مصدر بودن وجود، و اسم مفعول بودن موجود، و لوازمی که بر آنها مترتب میشود. ۱۰. وجود در اصطلاح فلسفی مساوی با واقعیت است و هم شامل ذوات میشود و هم اَحداث و حالات، و هنگامی که واقعیت خارجی بهصورت قضیهای در ذهن منعکس میشود، مفهوم «موجود» محمول آن قرار میگیرد که در آن هم جهات ادبی لحاظ نمیشود.
با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.